فرهنگی اجتماعی سیاسی

وبلاگی برای رسیدن به خود آگاهی ملی

فرهنگی اجتماعی سیاسی

وبلاگی برای رسیدن به خود آگاهی ملی

بحران هویت

   یکی از معضلات اجتماعی جامعه روشنفکری و جوان آذربایجانی امروز بحران هویت است بجز جوانان و پیشقراولان حرکت ملی آذربایجان هنوز هم جوان عادی و دانشگاهی آذربایجان از ترک نامیدن خود ابا دارند! چرا که در طول حکومت پهلوی که آثار شوم آن هنوز هم بر جامعه سنگینی می کند؛ ناجوانمردانه ترین ضربه ها بر شخصیت ترکان ایران وارد آمد. در طول حاکمیت 53 ساله رضاخان و فرزند وی ترکان ایران از توهین ها و بی احترامی های آشکار و مستقیم تا تحقیرهای مدون و کلاسیک در رادیو و تلویزیون و کتاب های درسی مدارس و دانشگاهها در امان نبودند. امروزه هم گویی کلمه ترک کابوس وحشتناکی است که بر سینه جوان آذربایجانی و جوانان ترک دیگر مناطق سنگینی می کند. در دوران پهلوی صحنه جامعه را آنچنان بر ترکان و حتی کلمه ترک تنگ کردند که آن عده از جوانان آذربایجانی که زندگی را نه در مبارزه برای رهایی از ظلم و ستم مضاعف پهلوی بر علیه ترکان، که در بدست آوردن نان وآبی بی دردسر می دیدند تنها راه رهایی از کابوس دردناک"ترک "رادر جایگزین شدن این کلمه با واژه های دیگر جستجو می کردند.    

 در حقیقت تمام صحنه ها برای اجرای نمایش تغییر هویت برای افرادی که تاب تحمل تحقیرها وتوهین ها را نداشتند وتوان مقابله با آن را در خود نمی دیدند ومستحیل شدن در زبان و فرهنگ حاکم و غالب را اسانترین راه فرار از اهانتها می دانستند؛حاضر ومهیا بود "آذری" آنهم از نوع غیر ترکی واژه ای بود که کاشف آن بیشتر از سقوط امپراطوری هزار ساله ترکان ایران رضاخان وپان آریاریست ها را خوشحال کرد تا فراریان از هویت ترکی را نشان ودرجه ای بس زیبا وافتخار امیز از نوع" پارسی" ارزانی دارند.اری چنین شد که جوان تبریزی؛زنجانی؛ ارومی ؛اردبیلی آستارایی ؛همدانی و...دونوع هویت تحقیر شده غیر ترکی و افتخارامیز از نوع پارسی روبرو شد اما نمی دانست چگونه دومی را جایگزین اولی کند؟

      ترکی درحکومت پهلوی به بدبخت ترین و تحقیرشده ترین عنصر جامعه تبدیل شده بود .ترک ستیزی از زمانی که امپراتوری هزارساله ترکان با سقوط دولت قاجار پایان یافت وحاکمیت نژادپرستانه رضاخان بر کشور کثیرالمله ایران تحمیل گردید آغاز شد.از روشنفکران نژاد پرست این دوران محمود افشار بود که با نزدیکی به دربار رضاخان ثروت ومکنت هنگفتی بهم زد واز تئوریسین های شوونیستی دربار به شمار می رفت.وی از جمله کسانی بود که هیچگونه حق وحقوق فرهنگی به ترکان که نصف جمعیت کشور را تشکیل می دادند قائل نبود وحتی با تدریس یک دقیقه ای ترکی در دانشگاههای آذربایجان هم مخالف بود.

      در این میان افرادی از میان آذربایجان که تحت تاثیر تبلیغات آپارتایدی رضاخان قرار داشتند بر علیه هویت موجودیت خود عصیان کردند!علت این عصیان احساس حقارت وبیهودگی براثر عدم آگاهی از پیشینه زبان ؛ادبیات فرهنگ تاریخ موسیقی ودر یک کلام موجودیت خود ویا به قول دکتر شریعتی الینه شدن بود.وقتی انسان الینه گردید واز خود بیگانه شد احساس پوچی وبی هویتی می کند وبرای رهایی شدن از این حقارت به دنبال هویت جدید می گردد.حال این هویت را هرکس وبا هر نیت و مقصد به او بدهد با آغوش باز می پذیرد.در چنین شرایطی اطلاعات آسان ؛بی زحمت وبدون هزینه از سنین کودکی تا بزرگسالی از خانه و مدرسه  تا کوچه و خیابان و در هر زمان ومکان از افتخارات ساختگی زبان وفرهنگ وتاریخ قدرت حاکم در اختیار اوست.یعنی پر شدن از فرهنگ تحمیلی.

     اینان به مانند سربازی میماند که بجای مقابله و مبارزه ؛راه اسارت را برمی گزینند.

     سیاست الیناسیون ویا هویت زدایی ایرانیان غیر فارس نیز از زمان رضاشاه آغاز گردید.در این دوران گویی در ایران هیچ قومی جز هویت فارس زبانان حق حیات نداشتند ودیگران اگر تمدنی برایشان هست از اعقاب فارس زبانان هستند؛در غیراین صورت محکوم به بی تمدنی و بی فرهنگی هستند!

     بدینسان تاریخ جدیدی برای ایران نوشته شد وافتخارات کوروش وداریوش وقوم پارس که سرامد همه ملت های جهان باشد سرلوحه تبلیغات رضاخانی قرار گرفت ودر این میان اگر کسی می خواست برای خود هویتی که بتواند به آن ببالد دست وپا کند چاره ای جز چسباندن خود به پارس وپارسیان نداشت.

     تخریب شخصیت ؛هویت ؛وموجودیت ترکان در راس برنامه های تخریب فرهنگی رضاخان قرار داشت .نامهای ترکی وبومی روستاها ورودها با نام ساختگی فارسی عوض گردید.مثلا سویوق بولاق به مهاباد؛ارومیه به رضائیه؛وسایینقالا به شاهین دژ ؛آجیچای به تلخه رود؛قره داغ به ارسبان؛قره چمن به سیاه چمن و...تبدیل شد.

     زبان ترکی هم تاریخ هفت هزار ساله دارند واز نظر مورفولوژی ادامه زبان سومری وایلامی است وهیچگونه قرابتی با زبان فارسی دری ندارد.

ناسیونالیستهای افراطی که با تئوریهای نژادپرستانه خود را مشغول می کنند آب در

هاون کوبیدن می کوبند!امروزه جوانان سرافراز آذربایجان ودیگر ترکان ایران به آریاپرستان واپس نمی گذترند.آنها خود را ایرانیتر ازهر ایرانی می دانند وبه زبان وفرهنگ ترکیشان عشق می ورزند آنها به کلیه زبانها ی متداول در ایران احترام قائلند وحقی مساوی وبرابر برای همه آنها قائلند نه بیشتر ونه کمتر.

      زبان نشانی از نشانه های خداوندی و سندملی سخنگویان آن ملت است وبر هر فرد مسلمان وانسان آزاده واجب است بر این نشان خداوندی وسند انسانها حرمت واحترام قائل شود.

     به هرحال تنها راه حل واقعی؛شناخت حقوق فرهنگی اقتصادی مساوی با هموطنان فارس زبان ؛برای 30میلیون ازجمعیت ترک زبان کشورمان وتدریس زبان ترکی به عنوان دومین زبان رسمی در کشور در مدارس ومراکز آموزشی وقبول این واقعیت که ایرانی بودن مساوی فارس بودن نیست وتمام ملت ها وقومیت ها یی که در این کشور زندگی می کنند ایرانی هستند وهیچ ملت وقومی ارجحیت وبرتری بر ملت ها واقوام دیگر ایرانی ندارد.

تز غیر تاریخی تحمیل زبان توسط مغولان 

ایران کشوری است که در آن مردم به علل مختلف تاریخی و فرهنگی به زبانهای گوناگون فارسی و کردی و بلوچس و لری (آریائی)، ترکی و ترکمنی و قشقائی و افشاری (آلتائی)، عربی و عبری و آسوری (سامی) تکلم میکنند. علیرغم این واقعیات، شوونیست ها میکوشند تا ثابت کنند که زبانهای رایج در آذربایجان و کردستان و غیره، زبانهای اصلی مردم آن دیار نیست، بلکه "لهجه های محلی" بوده و یا توسط بیگانگان تحمیل شده اند. آنها ادعا میکنند که ترکی آذری، زبان مردم آذربایجان و دیگر ترک زبانان ایران نیست. زیرا زبان مردم این دیار تا آمدن مغولها به ایران، تاتی و یا لهجه ای از فارسی بوده و زبان ادبیات فارسی بودند، به مردم آذربایجان ترکی یاد داده و آنها را وادار نمودند که به ترکی صحبت کنند و این جریان باعث شد، که مردم آذربایجان زبان مادری خود را فراموش کرده و از ترس مغولان، ترک زبان بشنوند.

     باید از این شوونیست ها پرسید، که چرا مغولان این برنامه را در ایالات دیگر ایران (مثل خراسان) به مورد اجرا نگذاشتند؟ وانگهی، مغولان_ با شناختی که ما امروز از مرحلهء تکاملی و سطح تمدن آنها در آن زمان داریم_ چگونه در 700 سال و اندی قبل موفق شدند مردم آذربایجان را وادار سازند که به زبان ترکی تکلم کنند؟ اما در قرن بیستم، سلطنت پهلوی ها با پنجاه و هفت سال حکومت و داشتن آن همه امکانات و به زور اختناق و حبس و تبعید نتوانست شهرها و قصبات ترک یا کرد زبان را وادارد که زبان خود را فراموش کرده و به فارسی تکلم کنند؟ معلوم نیست که مغولان با آن تکنولوژی و وسایل ارتباطی عقب افتاده و شیوه های ابتدایی چگونه قادر بودند میلیونها مردم را در خطه های آذربایجان، زنجان، همدان، قزوین، کرکوک و ارض روم، تعلیم زبان ترکی داده و حتی وادار نمایند که زبان مادری (یعنی تاتی و هرزنی و یا فارسی) را فراموش کنند. عجیب تر آن که مغولان براساس منطق شوونیست ها، با آن وسایل عقب افتادهء تربیت است، موفقیت پیدا کردند. چه، ترکی رایج در دهات و در بین کوچ نشینان، خالص تر از زبان ترکی رایج در شهرهاست. کسانی که به دهات آذربایجان و همدان سفر کرده و در آن مناطق با مردم نشست و برخاست داشته اند، به این امر اذعان میکنند. 

   به علاوه، پان ایرانیست ها هیچ وقت به این سوال نتوانسته اند چاسخ بدهند که مغولان چرا این کار را در مورد زبان مغولی_که زبان خودشان بود_انجام نداد و بر عکس، خودشان نیز به تدریج در میان ترکان تحلیل رفته و مثل تاتها و هرزن ها، ترک زبان شدند. برخلاف ادعای پان ایرانیست ها، تاریخ نشان میدهد که مغولان و تیموریان در دوران حکومت خود در ایران، نه تنها زبان ترکی را بر مردم آذربایجان و دیگر نقاط ایران تدریس و تحمیل نکردند، بلکه در ترویج و اشاعهء زبان و ادب فارسی نقش مهمی نیز ایفا نمودند.

      در طول دویست سالی که ایران بخشی از امپراتوری اسلامی خلفای اموی و عباسی بود، و حتی قرنها بعد از ظهور دولتهای مستقل ایرانی، اکثر نویسندگان و علما و مورخین ایرانی آثار خود را به زبان عربی_که زبان بین المللی آن زمانها در شرق محسوب میشد_مینوشتند. کتابهای کلاسیک"قانون" در حقوق و "شفا" در طب به وسیله ابن سینا، "تاریخ طبری" و "دایره المعارف الحاوی" اثر محمد زکریای رازی، آثار "الباقیه عن القرن الجالیه" نوشتهءابوریحان بیرونی، و "کیمیای سعادت" اثر محمد غزالی و ده ها اثر بزرگ تاریخی و علمی و فرهنگی دیگر میتوانند گواه این ادعا باشند. در صورتی که نوشتار به زبان فارسی در عصر مغولان و بویژه تیموریان به شدت پیشرفت کرد و کتابهای جاویدانی مانند "تاریخ بیهقی" اثر ابوالفضل بیهقی، "جامع التواریخ" نوشتهء خواجه رشیدالدین فضل الله طوسی و آثار امیر علیشیر نوایی میتوانند روشن گر این نکته باشند که تیموریان، مروجین زبان فارسی بودند و نه زبان ترکی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد